کوروش، چنگیز خان و صلاح الدین ایوبی
دشمن دشمن من دوست من است!
سه شخصیت تاریخی مشرق زمین در طول تاریخ مورد تعریف و تمجید تفکر کابالیسم و جهان غرب بوده است:
کوروش، چنگیز خان و صلاح الدین ایوبی
کورش به عنوان یک شخصیت تاریخی به واسطه جنگ با بخت النصر و آزاد سازی یهودیان از اسارت بخت النصر و همچنین تقابل 2500 ساله ایران باستان هخامنشی با 1400 ساله ایران اسلامی و خصوصا با ایران 500 ساله تشیع صفوی.
چنگیزخان مغول به واسطه تار و مار جهان اسلام وساقط نمودن دول شرق و صلاح الدین ایوبی به واسطه خلع العاضد و ساقط نمودن دولت بزرگ فاطمی و ستیز با تشیع در آثار و تالیفات مستشرقین و فیلم های هالیوود شخصیت های مثبت و قهرمانان فرا ملی و جهانی معرفی می شوند.

و شگفت آن که آدولف هیتلر نه تنها یک شخصیت مخوف برای جهان غرب بلکه برای کل جهان بشریت معرفی می شود. چه تفاوتی بین هیتلر و چنگیز و نادرشاه و صلاح الدین ایوبی است.
تنها تفاوتی که هست هیتلر دشمن مستقیم غرب است و او دیگر جزو دشمن دشمن غرب (که در واقع دوست غرب باشد) محسوب نمی شود!
اما براستی چرا ما و جهان شرق دراین دام تز و استراتژی غرب گرفتار می گردیم و فضای اکثریت جهان شرق نیز هم صدا با غرب در نقش هیولایی هیتلر نه تنها اغراق بلکه واژه فاشیست جزو فرهنگ و ادبیات محاوره ای ما قرار می گیرد و درنتیجه در بگو مگو های خیابانی فرد خاطی را فاشیست خطاب می کنیم! براستی چرا؟ مگر هیتلر با ما و سرزمین ما و حتی با عقاید ما جنگ و ستیز داشته است؟! چرا در انتساب برخی القاب افراطی به هیتلر ما کاسه داغ تر از آش می شویم اما در نهایت تاسف برخی اسامی برخی از فرزندانشان را اسکندر (اسکندر مقدونی)، که به امپراطوری عظیم هخامنشی پایان بخشید و قرنها به نام سلوکی ها بر ایران حکم راندند! و یا چنگیز می گذارند؟! این چه بلاهت نابخشودنی و چه حماقتی است؟
مگر ویرانی ها و تباهی های چنگیز برای جهان شرق کم چیزی است؟ مگر تاخت و تاز نادر شاه برای مردم هندوستان کم تباهی آورد؟ مگر کشتار صلاح الدین ایوبی و قتل و غارت تشیع و غصب حاکمیت فاطمی با آنچه که هیتلر به انجام رسانید چه فرقی دارد؟
بله کوروش، چنگیزخان، صلاح الدین ایوبی و نادرشاه به عنوان شخصیت های بزرگ جهان شرق مورد تنافر جهان غرب است اما غرب در توازن دو کفه سود و زیان بخشی را بر می گزیند که بیشترین سود را با کمترین زیان بدست آورد. لذا بخش کوچکی از زیان را متقبل می شود تا بیشترین سود و بهره را برده باشد.
منشور حقوق بشر کوروش
منشور خشتی حقوق بشر کوروش: به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته میشود و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد. بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری میشود.
|
|
با این حال این منشور مورد اعتراض قرار گرفته است. و کلاوس گالاس (Klaus Gallas) متخصص تاریخ هنر به ناهمخوانیهایی در این منشور اشاره دارد. و معتقد است: "سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است." پرفسور امیلی کورت از محققان تاریخ خاورمیانه به وجود دروغهای بزرگی در این منشور که کوروش برای توجیه فتح بابل بکار برده، اشاره میکند. بروس لینکلن به چهار قیام مردم بابل بر علیه حکومت پارسها اشاره کرده و ماهیت این منشور را زیر سؤال می برد.
تشکیک و تردید در ترجمه متن منشور نیز بر این بدگمانی ها سایه افکنده است به طوری که نسخههای جعلی بسیاری از ترجمه این منشور موجود است.
دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانهای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت.
مفاد و متن منشور خشتی منتسب به کوروش :" کوروش پس از تسخیر بابل، در بابل بر تخت پادشاهی نشست کرد و ادیان بومی را آزاد اعلام کرد. برای جلب محبت مردم میانرودان (بینالنهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت."
|
|
آیا نقش کابالیسم و یهود را در تیتر ساختن این متن می توان نادیده گرفت؟ چرا که کوروش "قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد.
در تمجید و بزرگداشت کوروش و در باره فرمان کوروش مبنی بر آزادی یهودیان، در بابهای گوناگون عزرا و اشعیا در کتاب تورات (عهد عتیق) آمده است: "خداوند روح کوروش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی صادر کند و بنویسد کوروش پادشاه فارس چنین میفرماید که یهوه خدای آسمان مرا چنین امر فرموده است که خانهای برای او که دراورشلیم که در یهودا است، بنا نمایم. پس همگی برخاسته و روان شدند تا خانه خداوند را بنا نمایند. و کوروش پادشاه، ظروف خانه خداوند را که نبوکدنصر (بختالنصر) آنها را از اورشلیم آورده و در خانه خود گذاشته بود، بیرون آورد و به رئیس یهودیان سپرد".
اکنون بدون تمامی این بدگمانی ها، این دقیقا همان روش و تفکر کابالیسم و شیطان در برابر انبیا الهی است. کوروش هر نوع پرستش و هر آئینی را مجاز اعلام می دارد و حتی خود در پیشگاه بت بابلیان مردوک (بعل، ابلیسک) این بزرگ بت تاریخ بت پرستی و کابالیسم به خاک می افتد و او را نیایش می کند!
تعریف و تمجید غرب و بزرگداشت کوروش و قراردادن کتیبه خشتی او به عنوان نماد حقوق بشر به واسطه آزاد سازی قوم یهود از اسارت بخت النصر، و تعظیم او در برابر مردوک (بعل یا اوبلیسک) بزرگ بت تاریخ بشریت و کابالیسم و همچنین ایجاد اصطکاک و گاهی تخاصم بین ایران 2500 ساله باستان با ایران 1400 ساله اسلامی خصوصا تشیع، جزو دلایلی است که هم اکنون در یالت متحده برای کوروش کبیر جشن تولد می گیرند. دقیقا در روزی که کوروش به اسارت قوم یهود پایان بخشید.
چنگیز خان نه تنها در آثار و تالیفات مستشرقین، بلکه در سناریو ها و فیلم های عظیم و اشرافی هالیوود به عنوان یک شخصیت فهیم، منصف و خصوصا با استناد به قانون نانوشته یاسای چنگیز خان او را فردی ملتزم به قانون و مساوات و برابری معرفی می نمایند.
گذری کوتاه به سریال چنگیزخان و فیلم جدید هالیوود به نام مغول (MONGOL) صحت مطالب مذکور را تایید می نماید.

آیا براستی هیتلر به اندازه چنگیز ملتزم به مفاد قانونی نبود، اگر که نبود تحقیر آلمان به واسطه برخی دول اروپایی، آلمان هرگز از چنین خشم بزرگی اشباء نمی گردید تا چنین نیروی بزرگی از جنگاوران گرد آیند واین چنین فجایع بزرگی نیز نمی آفرید.

هرچند که ویرانی و تباهی های هیتلر هرگز همسان دیگر شخصیت های مخوف جهانی هم نبوده است.
در فیلمی تحت عنوان Kingdome of Heaven علی رغم حمله صلاح الدین ایوبی به اورشلیم و کشتار صلیبی ها و تصرف اورشلیم هالیوود چنان چهره ای زیبا و متین از صلاح الدین ارائه می نماید که انسان در شگفت می ماند! براستی چرا؟
چرا که صلاح الدین با ساقط نمودن العاضد و کشتار شیعیان فاطمی به حکومت 270 ساله فاطمی پایان بخشید که در طول همه این سال ها در مقابل کلیسا و پاپ و جهان غرب از اورشلیم دفاع نموده بود.
|
|
بزرگ داشتن صلاح الدین به پاس قلع و قمع تشیع و انتقامی است که به دست صلاح الدین باز پس ستانده می شود.
ريچارد اول با لقب شيردل شهر آكرا را تصرف می کند و در اقدامی بيرحمانه 2700 اسير جنگی را قتل عام می نماید. با این حال ريچارد در جنگ اسير صلاحالدين ميِشود و صلاحالدين محترمانه او را آزاد ميكند.

بله صلاح الدین در گام نخست سردار اسلام است اما این سردار وقتی حکومت فاطمی را ساقط می نماید می شود دشمن دشمن غرب پس او یک دوست است برای جهان غرب... دشمن دشمن من دوست من است.
اما جهان غرب و هالیوود نیک دریافته است تنها دشمنی که هرگز دوست آنان نخواهد بود شیعه است.
لذا در تفکر کابالیسم و الیناسیون غربی مهم نیست فردی یهودی یا مسیحی یا بودایی و یا زرتشتی یا صوفی یا سنی یا پیرو مکتب ارسطو و حکمت متعالیه و عرفان های کذایی و ناسیونالیست در قالب مکتب ایرانی باشد. بلکه مهم این است: هر چه می خواهد باشد فقط شیعه نباشد.





